...و مزاجه من تسنیم

این وبلاگ با موضوعات دینی در جهت پیشبرد سطح آگاهی اعضای خود(هیئت انصارالائمه ) و عموم استفاده کنندگان فعالیت می کند .

...و مزاجه من تسنیم

این وبلاگ با موضوعات دینی در جهت پیشبرد سطح آگاهی اعضای خود(هیئت انصارالائمه ) و عموم استفاده کنندگان فعالیت می کند .

معراج السعاده(۳)-صفحه ۱۱

باب اول-فصل سوم


راه های شناخت نفس


*کسی که تامل در غرایب جمال  و جبروت قادر ذوالجلال کند البته برای او حالتی نورانی و ؛بهجتی؛عقلی حاصل می شود که به سبب آن یقین می کند که ذات او از این عالم جسمانی نیست.بلکه از عالم دیگر است.

*یکی دیگر از راه های دانستن وجود نفس خواب است.

*راه دیگر شناخت نفس معرفت بر همه علوم و صنعت و قدرت خیال است.


*هرچه به مساحت و کمیت درآید ؛عالم خلق؛ است و نفس چون مجرد است در کمیت نباشد.




؛خلق الانسان ذا نفس ناطقه؛

انسان صاحب نفسی خلق شده که به وسیله آن ادراک معقولات می کند؛


اوقات فضیلت نمازهای یومیه

وقت فضیلت نماز صبح

وقت فضیلت نماز صبح از اول طلوع صبح صادق است تا پیدا شدن سرخی طرف مشرق (حمره مشرقیه) و در غیر این وقت تا قبل از طلوع آفتاب اگر نماز صبح خوانده شود، در وقت اِجزا می باشد، ولی مستحب است انسان نماز صبح را طوری بخواند که هوا هنوز خوب روشن نشده باشد.

عروة الوثقى، اوقات الصلاة الیومیه، مسأله 10.


وقت فضیلت نماز ظهر و عصر

وقت فضیلت نماز ظهر از اول ظهر (زوال) است تا وقتی که سایه شاخص به اندازه خودش شود - البته بعد از شروع به زیاد شدن - و اما آخر وقت فضیلت نماز عصر این است که سایه شاخص دو برابر خودش شود و اما در ابتدای وقت فضیلت نماز عصر، مشهور علما فرموده اند که از ابتدای شروع سایه قسمت دوّم شاخص. ولی حضرت امام می فرمایند اظهر این است که ابتدای وقت فضیلت نماز عصر از وقتی است که سایه شاخص به - خود برسد ولکن بعید نیست که از بعد از تمام شدن نماز ظهر باشد.

عروة الوثقى، اوقات الصلاة الیومیه، تحریر الوسیله، ج‏1، ص‏138.


وقت فضیلت نماز مغرب و عشا

وقت فضیلت نماز مغرب، از اول مغرب است تا بر طرف شدن سرخی طرف مغرب، که به آن حُمره مغربیه و یا شفق هم می گویند و اما وقت فضیلت نماز عشا از بعد از بر طرف شدن آن سرخی است تا - از شب.

عروة الوثقى، اوقات الصلاة الیومیه.

 

ادامه مطلب ...

معراج السعاده(۲)- صفحه ۱۰

فصل دوم 

*انسان از دو جزء‌تشکیل شده است: 

      -بدن ظاهر که همان گوشت و استخوان و .... است. 

      -نفس که همان روح و جان و یا دل است. 

*بدن با چشم ظاهر دیده می شود ولی نفس را نمی توان با چشم ظاهر دید.بلکه با بصیرت باطنیه قابل رویت است. 

*شناخت بدن امری آسان است.زیرا از جنس ماده است ولی شناخت نفس دارای صعوبت است. 

برای شناخت نفس می بایست علاقه را از بدن قطع کرد و حصول تجرد نمود. 

 

؛؛ رو مجرد شو مجرد را ببین ؛؛