ز تو یک عمر شنیدیم و ندیدیم تو را
به وصالت نـرسیدیم و ندیدیم تو را
روزی
مـا فـقـرا شـربـت وصل تو نبـود
زهر هجر تو چشیدیم و ندیدیم تو را
مگر
ایام کهن سالی ما جلوه کنی!
در جوانی که دویدیم و ندیدیم تو را
چه
قدَر نذر ِتو کردیم و خبر از تو نشد
چه قدر شمع خریدیم و ندیدیم تو را
گاهی
اندازه ی یک پرده فقط فاصله بود
پرده را نیز کشیدیم و ندیدیم تو را
سعی
کردیم تو را خواب ببینیم شبی
سحر از خواب پریدیم و ندیدیم تو را
مدتی
در پی تو رند و نظر باز شدیم
همه را غیر تو دیدیم و ندیدیم تو را
فکر
کردیم که مشکل سر دلبستگی است
از همه جز تو بریدیم و ندیدیم تو را