...و مزاجه من تسنیم

این وبلاگ با موضوعات دینی در جهت پیشبرد سطح آگاهی اعضای خود(هیئت انصارالائمه ) و عموم استفاده کنندگان فعالیت می کند .

...و مزاجه من تسنیم

این وبلاگ با موضوعات دینی در جهت پیشبرد سطح آگاهی اعضای خود(هیئت انصارالائمه ) و عموم استفاده کنندگان فعالیت می کند .

پیام بار

 

اکنون که اندکى به تحلیل حادثه‌ى عبرت‌انگیز عاشورا نزدیک شدیم، به سراغ تاریخ مى‌رویم:

دورانِ لغزشِ خواصِ طرفدارِ حق، حدوداً هفت، هشت سال پس از رحلت پیغمبر شروع شد. به مسأله‌ى خلافت، اصلاً کار ندارم. مسأله‌ى خلافت، جدا از جریان بسیار خطرناکى است که مى‌خواهم به آن بپردازم. قضایا، کمتر از یک دهه پس از رحلت پیغمبر شروع شد. ابتدا سابقه‌داران اسلام - اعم از صحابه و یاران و کسانى که در جنگهاى زمان پیغمبر شرکت کرده بودند - از امتیازات برخوردار شدند، که بهره‌مندىِ مالىِ بیشتر از بیت‌المال، یکى از آن امتیازات بود. چنین عنوان شده بود که تساوى آنها با سایرین درست نیست و نمى‌توان آنها را با دیگران یکسان دانست! این، خشتِ اوّل بود. حرکتهاى منجر به انحراف، این گونه از نقطه‌ى کمى آغاز مى‌شود و سپس هر قدمى، قدم بعدى را سرعت بیشترى مى‌بخشد. انحرافات، از همین نقطه شروع شد، تا به اواسط دوران عثمان رسید. در دوران خلیفه‌ى سوم، وضعیت به گونه‌اى شد که برجستگان صحابه‌ى پیغمبر، جزو بزرگترین سرمایه‌داران زمان خود محسوب مى‌شدند! توجّه مى‌کنید! یعنى همین صحابه‌ى عالى‌مقام که اسمهایشان معروف است - طلحه، زبیر، سعدبن‌ابى‌وقّاص و غیره - این بزرگان، که هر کدام یک کتاب قطور سابقه‌ى افتخارات در بدر و حُنین و اُحد داشتند، در ردیف اول سرمایه‌داران اسلام قرار گرفتند. یکى از آنها، وقتى مُرد و طلاهاى مانده از او را خواستند بین ورثه تقسیم کنند، ابتدا به صورت شمش درآوردند و سپس با تبر، بناى شکست و خرد کردن آنها را گذاشتند. مثل هیزم، که با تبر به قطعات کوچک تقسیم کنند! طلا را قاعدتاً با سنگِ مثقال مى‌کشند. ببینید چقدر طلا بوده، که آن را با تبر مى‌شکسته‌اند! اینها در تاریخْ ضبط شده است و مسائلى نیست که بگوییم شیعه در کتابهاى خود نوشته‌اند. حقایقى است که همه در ثبت و ضبط آن کوشیده‌اند. مقدار درهم و دینارى که از اینها به جا مى‌ماند، افسانه‌وار بود. همین وضعیت، مسائل دوران امیرالمؤمنین علیه‌لصّلاة والسّلام را به وجود آورد. یعنى در دوران آن حضرت، چون عدّه‌اى مقام برایشان اهمیت پیدا کرد، با على در افتادند. بیست و پنج سال از رحلت پیغمبر مى‌گذشت و خیلى از خطاها و اشتباهات شروع شده بود. نَفَس امیرلمومنین علیه‌الصلاة والسلام نَفَس پیغمبر بود. اگر بیست و پنج سال فاصله نیفتاده بود، امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاة والسّلام براى ساختن آن جامعه مشکلى نداشت. اما با جامعه‌اى مواجه شد که: «یأخذون مال الله دولا و عبادالله خولا و دین‌الله دخلا بینهم» جامعه‌اى است که در آن، ارزشها تحت‌الشّعاع دنیادارى قرار گرفته بود. جامعه‌اى است که امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاة والسّلام، وقتى مى‌خواهد مردم را به جهاد ببرد، آن همه مشکلات و دردسر برایش دارد! خواص دوران او - خواص طرفدار حق یعنى کسانى که حق را مى‌شناختند - اکثرشان کسانى بودند که دنیا را بر آخرت ترجیح مى‌دادند! نتیجه این شد که امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاة والسّلام بالاجبار سه جنگ به راه انداخت؛ عمر چهار سال و نه ماه حکومت خود را دائماً در این جنگها گذراند و عاقبت هم به دست یکى از آن آدمهاى خبیث به شهادت رسید. 

 

 

بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسول الله(۲۰/۳/۱۳۷۵)

غریب مدینه

آخر یه روز مهدی برات حرم می سازه
حرم برای تو شه کرم می سازه

آخر یه روز مهدی برات ضریح می سازه
مثل ضریح شش گوشه بهش می نازه

به کوری..... و دشمن حیدر
بقیع تو آباد میشه گل پیمبر

خدا کنه حاجت ما یه روز روا شه
بقیع خاکتم مثل کرب و بلا شه

آخر یه روز ضریحتو بغل میگیریم
حسن حسن میگیم پای ضریح می میریم

آخر برات یه گنبد طلا می سازیم
شبیه گنبد امام رضا می سازیم

پنجره فولاد می سازیم حاجت می گیریم
دخیل می بندیم که پای دخیل بمیریم

کریم تر از تو به خدا کسی ندیده
خدا تو رو برا خودش ناز آفریده

سقاخونه به پا کنیم با شور و احساس
سر قبر ام بنین مادر عباس 

سالار من رضا

امام رضایک  

 

یک سبد گل می‏دهم امشب به دستان شما

می‏سپارم دست‏هایم را به دامان شما

جاده‏ها ماندند در بهت غریب فاصله

چشم‏ها وامانده در اندوه ایوان شما

هشتمین پرواز، امشب اتفاقی رخ نداد

دل، پریشان شد، پریشان شد، پریشان شما

هشت سال و هشت ماه و هشت روز و ساعت است

هِی غزل می‏سازم از زیبای چشمان شما

هشت رود از آسمان چشم‏ها جاری شده

تا بپیوندد به اقیانوس احسان شما

هشت آهو می‏کشم امشب، و بیدارم هنوز

غربتِ آهو، کبوتر... باز... دامان شما