مدتی است که بحث بدحجابی و مفاسد اخلاقی و اجتماعی در سطح وسیعی مورد توجه افکار عمومی، رسانهها، بزرگان، علما و حتی مسئولان قرار گرفته است. به خصوص پس از طرح موضوع زلزله تهران و ارتباط گناه عمومی با بلا و عذاب الهی. در اینکه بدحجابی به عنوان یکی از مظاهر فساد اخلاقی و اجتماعی، اثرات مخرب و خطرناکی برای اخلاق عمومی دارد و تأثیرات زیادی بر روح و روان افراد اجتماع میگذارد، هیچ بحثی نیست. اما این افزایش ناگهانی توجه به این مظهر فساد و گناه در زمان حاضر کمی برای من نگرانکننده است.از مدتی پیش، آیتالله لاریجانی، رئیس قوه قضائیه، مطالبی را در خصوص جدّیت این قوه در برخورد با مفاسد و مفسدان دانهدرشت اقتصادی، طرح نمود و تأکید کرد که در این مورد توصیهپذیر نیست و موضوع را با تمام توان پی خواهد گرفت [البته انشاءالله]. چند روز پیش هم نهمین سالروز صدور فرمان هشتمادهای رهبر معزز انقلاب اسلامی، درباره مفاسد اقتصادی بود.
به اعتقاد بنده، آنچه که به مراتب بیشتر از برخی مظاهر فساد اخلاقی (که بیشتر جنبه شخصی دارد) میتواند باعث عذاب و عِقاب الهی شود، نادیده انگاشتن و پایمال کردن حقالناس، سر کشیدن بیتالمال و اموال عمومی، فساد اداری، ظلم، ناشکری و کفران نعمات الهی و گناهانی از این دست است. اینها مواردی است که خود میتواند منشأ بسیاری معضلات و مشکلات اجتماعی و خطرات و آسیبهای فراوان باشد. رواج این گناهان و مفاسد به جهت ایجاد ناهنجاریهای شدید اقتصادی و اجتماعی، زمینه و بستر بسیاری مفاسد و تباهیهای اخلاقی و اجتماعی دیگر را به وجود خواهد آورد. در جامعه اسلامی بسیاری مفاسد محصول بیاعتمادی به حکومت و حتی نارضایتی عمومی از منتسبان به دین است. چگونه میتوان بسیاری از جوانان را از گناه نهی کرد، زمانی که او شاهد ویژهخواریها و اختلاسهای کلانی است که با آن برخورد نمیشود.
به گمان من، حجم عظیمی از هیاهو که اخیراً در مورد مظاهر فساد اخلاقی به راه افتاده است، نمیتواند بیربط به توجه دوباره افکار عمومی به موضوع مهم و خطرناک مفاسد اقتصادی باشد. چه بسا گروهی به دنبال آن باشند تا با جابهجایی اولویتها در اذهان عمومی، مجدداً ماجرای مفاسد اقتصادی و دانهدرشتها و آقازادهها به حاشیه رانده شود. به شدت باید مواظبت نمود تا این ماجرا به انحراف افکار عمومی منجر نگردد. در مورد مفاسد اقتصادی و در سالروز فرمان رهبری، بیشتر چند تجمع و تحرک دانشجویی شکل میگیرد و بسیاری هم آنها را متهم به تفکرات کمونیستی و ضدثروت و پیشرفت میکنند؛ اما در مورد بدحجابی، سخنان و تجمعات عمومی و پوشش وسیع تبلیغاتی را شاهدیم! (البته اقداماتی هم که معمولاً برای مبارزه با بدحجابی انجام میشود به جای اقدامات اساسی و فرهنگساز، سطحی بوده، کارا و اثرگذار نیست.) مجدداً تأکید میکنم منکر اثر مخرب بدحجابی و مسائل اینچنینی در روح و روان اجتماع نیستم، اما بخش بزرگی از این مفاسد در واقع محصول و شاخ و برگ ریشهای به نام مفاسد اقتصادی است؛ البته در افراد و طبقات مختلف به اشکال متفاوت. نمیتوان تأکید منابع دینی را در مورد اثرات سوء مال حرام و حقالناس بر اخلاق فردی و اجتماعی نادیده گرفت. گرچه این مفاسد در اقشار فرودست که شاید مستقیماً درگیر چنین اموالی نباشند، به گونهای دیگر بسترساز مفاسد و تباهیهاست. قطعاً در عرصه عمومی مهمترین خواسته باید رفع و حذف چنین مفاسد ریشهای و بنیانبراندازی باشد.
به عنوان حسن ختام بخشهایی از سخنان رهبر هوشمند و فرزانه انقلاب اسلامی را میآورم:
امر به معروف و نهی از منکر حوزههای گوناگونی دارد که باز مهمترینش حوزه مسئولان است؛ یعنی شما باید ما را به معروف امر، و از منکر نهی کنید. مردم باید از مسئولان، کارِ خوب را بخواهند؛ آن هم نه به صورت خواهش و تقاضا؛ بلکه باید از آنها بخواهند. این مهمترین حوزه است. البته فقط این حوزه نیست؛ حوزههای گوناگونی وجود دارد.
... نهی از منکر هم فقط نهی از گناهان شخصی نیست. تا میگوییم نهی از منکر، فوراً در ذهن مجسّم میشود که اگر یک نفر در خیابان رفتار و لباسش خوب نبود، یکی باید بیاید و او را نهی از منکر کند. فقط این نیست؛ این جزء دهم است.
نهی از منکر در همه زمینههای مهم وجود دارد؛ مثلاً کارهایی که افراد توانا دستشان میرسد و انجام میدهند؛ همین سوء استفاده از منابع عمومی؛ همین رفیقبازی در مسائل عمومی کشور، در باب واردات، در باب شرکتها و در باب استفاده از منابع تولیدی و غیره؛ همین رعایت رفاقتها از سوی مسئولان. یک وقت دو نفر تاجر و کاسبند و با هم همکاری و رفاقت میکنند، آن یک حکم دارد؛ یک وقت است که آن کسی که مسئول دولتی است و قدرت و اجازه و امضاء در دست اوست، با یک نفر رابطه ویژه برقرار میکند؛ این آن چیزی است که ممنوع و گناه و حرام است و نهی از آن بر همه کسانی که این چیزها را فهمیدهاند ـدر خود آن اداره، در خود آن بخش، بر مافوق او، بر زیردست اوـ واجب است؛ تا فضا برای کسی که اهل سوء استفاده است، تنگ شود.
...
منکراتی که در سطح جامعه وجود دارد و میشود از آنها نهی کرد و باید نهی کرد، از جمله اینهاست: اتلاف منابع عمومی، اتلاف منابع حیاتی، اتلاف برق، اتلاف وسایل سوخت، اتلاف مواد غذایی، اسراف در آب و اسراف در نان. ما این همه ضایعات نان داریم؛ اصلاً این یک منکر است؛ یک منکر دینی است؛ یک منکر اقتصادی و اجتماعی است؛ نهی از این منکر هم لازم است؛ هر کسی به هر طریقی که میتواند؛ یک مسئول یک طور میتواند، یک مشتری نانوایی یک طور میتواند، یک کارگر نانوایی طور دیگر میتواند. طبق بعضی از آمارهایی که به ما دادند، مقدار ضایعات نان ما برابر است با مقدار گندمی که از خارج وارد کشور میکنیم! آیا این جای تأسّف نیست؟! همه اینها منکرات است و نهی از آنها لازم است.
خطبههای نماز جمعه 1379/9/25
این نوشته در: سایت الف