معراج السعاده(۹)-صفحه ۲۱ و ۲۲
فصل نهم: فایده علم اخلاق و برتری آن بر سایر علوم
* سعادت ابدی، از براى انسان موقوف استبه دفعاخلاق ذمیمه و اوصاف رذیله، و کسب ملکات ملکیه و صفات قدسیه.
دفع اوصاف رذیله، و کسب ملکات ملکیه منوط است
* شرافت هر علمى به شرافت موضوع آن است.وموضوع این علم، نفس ناطقه انسانیه است.
*انسان هم می تواند پایین تر از حیوانات باشد("ان هم الا کالانعام بل هم اضل سبیلا") و هم می تواند بالاتر از فرشتگان قرار گیرد. و سبب خلقت باشد("لولاک لما خلقت الافلاک") و این به جهت اختلاف در صفات است نه به جهت اختلاف در جسمانیت.
اى نقد اصل و فرع ندانم چه گوهرى کز آسمان تو برتر و از خاک کمترى
*و علم اخلاق علمیست که انسان را از درجه دون حیوان به مقام فوق ملائک می رساند و دلیل شرافت آن علم اینست.
*بدن جهت حکمای سلف علم اخلاق را اول تعلیمخود قرار داده بودند، و اول به شاگردان خود این علم را مىآموختند.و تحصیل سایرعلوم را از براى کسى که تهذیب اخلاق نکرده بىثمر مىدانستند.
*همانگونه که اگر بدنی مریض است از خوردن غذای لذیذ و سالم هم جز آسیب چیزی نمی بیند،نفسی که در آن آلودگی و رزائل است از علوم به جز شر و فساد ثمری نمی بیند.
*به همین دلیل بیشتر کسانى که خود را از زمرهاهل علم مىشمرند، به مراتب حال ایشان از عوام بدتر، و دل ایشان سیاهتر است.
* علم بدون عمل گمراهى و ضلال، وتعلم بدون طاعت، خسران و وبال است.
*قول پیغمبر - صلى الله علیه و آله و سلم – است که:
"البلاهة ادنى الى الخلاص من فطانة بتراء".
"ابلهى و نادانى به نجات نزدیکتر است از زیرکى ناقص و ناتمام".
"*قصم ظهرى رجلان: عالم متهتک و جاهل متنسک".
"دو نفر پشت مرا شکستند:
یکى عالمى که پرده شریعت را درد و به علم خود عمل نکند، و دیگرى جاهلى که آداب عبادت را نداند و بدون علم عبادت کند" .
فصل دهم: تهذیب اخلاق و ثمره آن
* فایده علم اخلاق، پاک ساختن نفس است از صفات رذیله، و آراستن آن به ملکات جمیله، که از آن به «تهذیب اخلاق» تعبیرمىشود. و ثمره تهذیب اخلاق، رسیدن به خیر و سعادت ابدیه است
* اصلاح بعضى صفات یا در بعضى اوقات، اگر چه خالى از ثمر نیست، و لیکنموجب سعادت ابدیه نمىشود.همچنان که صحتبدن و نظام مملکت نیست مگر بهدفع جمیع امراض، و اصلاح جمیع طوایف و اشخاص در تمام اوقات.
سعید مطلق کیست
* «سعید مطلق» کسى است که: تمام صفات و افعال خود را به صورت ثابت و پایدار از تغییر احوال اصلاح نماید تا درآنها خللى راه نیابد و بد کردن مردمان با او، را از احسان و نیکوکارى بازندارد.و دشمنى نمودن دیگران با او در دوستى او خلل نرساند.
* «سعید مطلق» کسى است که:اگر آنچه به ایوب پیغمبر رسید به او رسد تغیر در احوالشحاصل نگردد.
"اهل التسبیح و التقدیس لا یبالون بالتربیع و التسدیس و الانسان بعد علو النفس لا یعتنى بالسعد و النحس"
"اهل ذکر پروردگار را، از «تربیع و تسدیس» (73) کواکب چه باک است، و ارباب نفوس قویه را از سعد و نحس فلک چه بیم."